در این پژوهش با استفاده از روش مدلسازی حداکثر آنتروپی، الگوی پراکنش قوچ و میش در منطقه حفاظت شده تنگه صیاد بررسی شد. بدین منظور، 8 متغیر محیطی و 98 نقطه حضور قوچ و میش استفاده شد. دو نگرش به منظور بهبود کارایی فرآیند مدلسازی شامل کاهش اریب در دادههای حضور و انتخاب متغیرهای پیشبینی کننده با توجه به عملکرد نهایی مدل استفاده شد. با استفاده از چهار حد آستانه گوناگون (10P, F10, LPT , ETS) پراکنش بالقوه گونه در منطقه برآورد شد. نتایج حاصل از مدل با استفاده از آمارههای مبتنی بر حدآستانه (Sensivity, Specifity, Kappa, TSS)، آزمون دوجملهای، آزمون ویلکاکسون و آماره سطح زیرمنحنی (AUC) ارزیابی شد و اهمیت نسبی متغیرها براساس آزمون جکنایف مشخص شد. نتایج نشان داد که پراکنشهای پیشبینی شده بهخوبی با دادههای حضور همخوانی دارند (حداقل 77/0 مربوط به تمام متغیرها با نقاط انتخابی و حداکثر 82/0 مربوط به متغیرهای انتخابی با نقاط انتخابی). نتایج آمارههای مبتنی بر حدآستانه مشخص کرد که موفقیت پیشبینی برای قوچ و میش نسبتاً خوب است. شیب و فاصله تا روستا مهمترین متغیرهای پیشبینی کننده بودند. بهطور کلی نتایج نشان داد که کارایی مدل با انتخاب مناسب متغیرها و کاهش اریب در دادههای حضور بهبود مییابد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |