۶ نتیجه برای ابراهیمی
امیدوار فرهادیان، صفیالله حیدری، رویا صداقت، نصرالله محبوبی صوفیانی، عیسی ابراهیمی، سعید اسداله ، ابراهیم متقی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( اكولوژي كاربردي ۱۳۹۲ )
چکیده
فیتوپلانکتونها پایه تولید دراکوسیستمهای آبی میباشند و اهمیت بالایی در محیط آب شیرین هم براساس اکولوژی محض و هم در ارتباط با استفاده انسان از منابع طبیعی دارند. هدف از این پژوهش تعیین پراکنش، فراوانی و تنوع جامعه فیتوپلانکتونهای دریاچه سد حنا واقع در استان اصفهان بود. نمونهبرداری در اواسط هر فصل طی یکسال از ۶ ایستگاه معین انجام شد. دامنه فراوانی دیاتومها، کلروفیسه، دسمیدها، دینوفیسه و سیانوفیسه بهترتیب ۲۳۹۵-۴۰۵، ۶۷۷۸-۷۸۶، ۱۴-۰، ۰ و ۷۰-۰ سلول در میلیلیتر در فصل بهار، ۳۸۷۹-۱۲۸۱، ۴۵۱۸-۱۹۸۷، ۱۷۳-۱۳، ۱۵۷-۰ و ۸۵-۰ سلول در میلیلیتردر تابستان، ۱۲۶۵-۵۹۳، ۴۹۸۰-۱۹۲۶، ۱۴-۰، ۵۱-۰، و ۳۷-۰ سلول در میلیلیتردر پائیز، و ۲۶۴-۴۸، ۶۲۴-۱۱۶، ۱۳ -۰، ۵۱- ۰ و ۱۳۱-۰ سلول در میلیلیتر در زمستان برآورد شد. در بهار از دیاتومها Cyclotella، Cocconeis و Surirella و از کلروفیسه Chlorella، Oocystis و Tetraedron غالب بود. در تابستان از دیاتومها Cyclotella و Surirella، از کلروفیسه Mougeotia ،Chlorella و Scenedesmus، از دسمیدها Closterium، از دینوفیسه Prorocentrum و از سیانوفیسه Chroococcus غالب بود. در پاییز ازدیاتومها Cyclotella و Surirella، ازکلروفیسه Mougeotia و Chlorella از دسمیدها Closterium، از دینوفیسه Ceratium از سیانوفیسه Chroococcus، در زمستان از دیاتومها Cocconeis و Amphora، از کلروفیسه Chlorella و Tetraedron، از دسمیدها Closterium، از دینوفیسه Ceratium و از سیانوفیسه Tolypothrix غالب بودند. شاخصهای تنوع سیمپسون، شانون-وینر و مارگالف بهترتیب دامنه ۷۲/۰ -۴۰/۰، ۲۹/۲ – ۲۳/۱ و ۵۹/۱-۹۵/۰ در بهار،۷۷/۰ -۵۹/۰، ۷۳/۲ – ۹۷/۱ و ۸۰/۲-۱۳/۲ در تابستان، ۷۱/۰ -۵۰/۰، ۳۱/۲ – ۵۶/۱ و ۸۲/۱-۹۶/۰ در پاییز، ۶۳/۰ -۱۳/۰، ۴۲/۱ – ۲۷/۰ و ۹۷/۰-۱۰/۰ در زمستان داشت. بیشترین تنوع زیستی در بهار و تابستان بهدست آمد. براساس خصوصیات کیفی آب، ترکیب و تنوع زیستی فیتوپلانکتونها، این دریاچه را بهعنوان یک دریاچه یوتروف میتوان طبقهبندی نمود.
سپیده سادات ابراهیمی، حسن پوربابائی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( بوم شناسي کاربردي ۱۳۹۲ )
چکیده
الگوهای مکانی ابزاری مناسب برای مدیریت بهینه در بسیاری از عرصههای جنگلی است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر حفاظت بر الگوهای مکانی درختان غالب در جنگلهای حفاظت شده و غیرحفاظتی منطقه ماسال در استان گیلان انجام شد. در این تحقیق از روشهای نمونهبرداری، قطعه نمونه با مساحت ثابت، فاصلهای مربع تی و ترکیبی استفاده شد. ۲۵ قطعه نمونه دایرهای شکل هر یک به مساحت ۱۰۰۰ مترمربع و ۲۵ نقطه نمونهبرداری مربوط به روش فاصلهای در هر یک از دو منطقه برداشت شدند. سپس نوع گونههای درختی در هر قطعه نمونه شناسائی و فواصل مورد نظر برای روشهای فاصلهای اندازهگیری شد. برای کمی کردن و تحلیل الگوهای پراکنش در روش قطعه نمونهای از شاخصهای گرین، موریسیتا و استاندارد شده موریسیتا و در روشهای فاصلهای از شاخصهای هاپکینز، ابرهارت، هینز، C و جانسون و زایمر استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای قطعه نمونهای برای گونههای غالب در دو منطقه الگوی کپهای را نشان دادند. مقادیر بهدست آمده از شاخصهای فاصلهای نشان داد که تخریب در جوامع راش باعث تغییر در الگوی مکانی گونههای غالب شده و این گونهها در دو منطقه الگوهای متفاوتی داشتند. در بین شاخصهای فاصلهای مورد استفاده، شاخص C و شاخص هینز این تفاوتها را به خوبی نشان داند و برای توصیف الگوی مکانی گونههای دو منطقه مناسب تشخیص داده شدند.
مهدیه ابراهیمی، ایرج رحیمی پردنجانی، پژمان طهماسبی،
دوره ۴، شماره ۱۱ - ( بوم شناسي كاربردي ۱۳۹۴ )
چکیده
تحقیق حاضر جهت مطالعه تاثیر عملکرد سوسکهای سرگینخوار در برداشت سرگین دام و پراکنش ثانویه بذور در مرتع تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در قالب طرح کامل تصادفی در فصل تابستان انجام گرفت. بدین منظور توریهای با اندازه سوراخهای بزرگ و کوچک و کود دامی بز در شش حالت با شش تکرار بهعنوان تیمارهای مطالعه (حضور کلیه سوسکها- عدم حضور سوسک- حضور اقامتگرها و تونلگرها، عدم حضور غلتانگرها- حضور اقامتگرها، عدم حضور تونلگرهاو غلتانگرها- حضور اقامتگرها، حضور غلتانگرهای کوچک و تونلگرهای کوچک، عدم حضور تونلگرها و غلتانگرهای بزرگ- حضور اقامتگرها و غلتانگرهای کوچک، عدم حضور تونلگرها، عدم حضور غلتانگرهای بزرگ) انتخاب شدند. جهت سنجش کارکرد اکولوژیکی این حشرات در انتقال بذور از مهرههای پلاستیکی در سه اندازه بهعنوان بذر تقلیدی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد سوسک سرگینخوار در برداشت کود مربوط به حالتی بود که احتمال حضور سوسکهای اقامتگر، عدم حضور تونلگرها و غلتانگرهای بزرگ و همچنین حضور تونلگرهای کوچک و غلتانگرهای کوچک وجود داشت. ۰۲/۳۴ درصد کل کود بهکار رفته، جابهجا شده بود. حداقل مقدار سرگین جابهجا شده مربوط به حالت شاهد (عدم حضور سوسک، ۰۴۰/۰) و حالتی که احتمال حضور سوسکهای اقامتگر، تونلگرهای بزرگ و کوچک و همچنین عدم حضور غلتانگرهای بزرگ و حضور غلتانگرهای کوچک (۰۶/۲۵) مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین و کمترین بذر جابهجا شده توسط سوسکها بهترتیب بذور با اندازه کوچک (۴۰/۲۴ درصد)، بذور اندازه متوسط (۷۳/۳ درصد) و بزرگ (۴۰/۱ درصد) بود. بهطورکلی این حشرات در برداشت سرگین دام و پراکنش ثانویه بذور نقش مهمی ایفا میکنند که باتوجه به تاثیر فاکتورهای متعدد در عملکرد این حشرات، نیاز به مطالعات بیشتر طی فصول مختلف سال و همچنین بررسی عملکرد این حشرات در سرگین دامهای مختلف که از پوشش گیاهی مراتع تغذیه میکنند، میباشد.
پژمان فتحی، عیسی ابراهیمی، علیرضا اسماعیلی ، نورا... میرغفاری،
دوره ۵، شماره ۱۵ - ( بوم شناسي كاربردي ۱۳۹۵ )
چکیده
هاجر ابراهیمی دستگردی، عیسی ابراهیمی، سیما فاخران اصفهانی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
سدها منافع زیادی برای جوامع انسانی فراهم میکنند. اما در حال حاضر از مهمترین عوامل مؤثر بر تخریب زیستگاهها و تغییرات هیدرولوژیک آبهای جاری محسوب میشوند. بهمنظور ارزیابی اثرات اکولوژیک سد زایندهرود بر جوامع کفزی و کیفیت آب این رودخانه، با استفاده از شاخصهای زیستی BMWP و ASPT، تعداد ۶ ایستگاه نمونهبرداری در بستر رودخانه انتخاب و از طریق نمونهبرداری با ۳ تکرار در هر ایستگاه، وضعیت بزرگ بیمهرگان کفزی آن بهروش کمی از تیرماه ۱۳۹۲ تا خرداد ۱۳۹۳ با تناوب ۴۵ روز یکبار بررسی شد. کفزیان شناسایی شده متعلق به ۳۱ خانواده از ۱۶ راسته و ۷ رده بودند. نتایج مقایسه میانگین شاخص BMWP در ایستگاههای مورد مطالعه بسیار معنیدار (۰۰۱/۰ < p) و در بین فصول مختلف سال در همه ایستگاهها بهجز ایستگاه آورگان معنیدار (۰۵/۰< p) بود. شاخص ASPT نیز بین ایستگاهها اختلاف بسیار معنیدار نشان داد (۰۱/۰p<). علاوه بر آن محاسبه شاخص تنوع شانون نیز نشان داد که ایجاد سد زایندهرود بهدلیل تغییر در عمق، شدت و سرعت جریان آب و ساختار بستر باعث ایجاد تغییرات قابل توجه در تنوع و ترکیب جوامع کفزی پایین دست سد شده است.
ستاره کوچکی چنانی، ساسان بابایی کفاکی، هادی کیادلیری، آسا ابراهیمی، علیرضا اطمینان،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
جنگلهای مانگرو ایران زیستگاههای ساحلی درختان حرا در منطقه جنوب غربی آسیا هستند. آگاهی از تنوع ژنتیکی جنگلهای مانگرو اطلاعات ارزشمندی را جهت جلوگیری از فرسایش ژنتیکی در خزانه ژنی این اکوسیستمهای گیاهی و حفاظت از آنها فراهم مینماید. هدف تحقیق، بررسی تنوع ژنتیکی در جنگلهای مانگرو چهار منطقه ساحلی جنوبی ایران با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و ویژگیهای ریختشناسی میباشد. تجزیه خوشهای دادههای مولکولی با استفاده از الگوریتم Neighbor joining تعداد ۶۰ درخت نمونهبرداری شده از مناطق ساحلی مختلف را در چهار گروه دستهبندی نمود. تجزیه واریانس مولکولی دادهها نشان داد سهم عمده واریانس کل (%۷۷) مربوط به تنوع درون جمعیتها میباشد. بیشترین مقدار تعداد آلل مؤثر، شاخص تنوع شانون و میزان هتروزیگوسی برای جمعیت قشم بهدست آمد که نشان داد این جمعیت دارای بیشترین تنوع ژنتیکی در بین جمعیتهای مورد بررسی است. نتایج ارزیابیهای ریختشناسی درختان نشان داد که از نظر صفات ارتفاع، قطر برابر سینه و قطر یقه درختان و همچنین اندازه برگ، قطر ریشههای هوایی و طول این ریشهها تفاوت معنیداری بین نمونههای گیاهی چهار منطقه وجود دارد. نتایج این تحقیق اطلاعات مفیدی در زمینه تنوع ژنتیکی جنگلهای مانگرو ایران فراهم نمود که میتواند در مطالعات تکاملی و برنامههای حفاظت از این اکوسیستمهای گیاهی با ارزش مورد استفاده قرار گیرد.