پیچیدگی سامانه¬های طبیعی، گستردگی مقیاس بحرانهای تنوع زیستی و کمبود بودجه، ارائه برنامههای حفاظتی برای همه گونههای یک بومسازگان را ناممکن ساخته است. اولویتبندی حفاظتی گونهها این مشکل را تا حد زیادی کم¬رنگ مینماید. برای اولویتبندی گونهها میتوان از معیارهای متعددی استفاده کرد که در برخی موارد بین این معیارها همبستگی وجود دارد. بنابراین، ارزیابی دقیق معیارها یک مسئله تصمیمگیری چندمعیاره است. مطالعه حاضر که مکمّل پژوهش پیشین ما در خصوص انتخاب گونههای سیمای سرزمین در مناطق مرکزی ایران است، به بیان جزئیات روش تلفیقی دیمتل و فرایند تحلیل شبکهای (DANP)به منظور ارزیابی معیارهای مورد استفاده در فرایند انتخاب گونههای سیمای سرزمین میپردازد. بررسی روابط علّت و معلولی و ارزش¬گذاری معیارها نشان داد که اندازه گستره خانگی تاثیرگذارترین و دسترسی به اطلاعات و قابلیت پایش تاثیرپذیرترین معیارها میباشند. همچنین، زیرمعیارهای تضاد با منافع انسانی، آسیبپذیری نسبت به تغییرات اقلیمی، و سطح زیستگاههای اشغال شده به ترتیب بالاترین اولویتها را در انتخاب گونههای سیمای سرزمین دارند. بر اساس نتایج به¬دست آمده میتوان استنباط نمود که سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره به شکل مؤثری امکان ارزیابی معیارهای منتخب برای اولویتبندی حفاظتی گونهها را فراهم میآورد. چارچوب ارائه شده در این مقاله میتواند به¬عنوان دستورالعملی برای اولویتبندی حفاظتی گونهها با هدف حفاظت مکان-محور به¬کار گرفته شود.