دوره 2، شماره 4 - ( بوم شناسي کاربردي 1392 )                   جلد 2 شماره 4 صفحات 55-37 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه تربیت مدرس، شهرستان نور
چکیده:   (13827 مشاهده)
پوشش سرزمین در استان مازندران به‌علت تراکم جمعیت نسبتاً بالا، نرخ بالای مهاجران فصلی و دائمی، شرایط مساعد طبیعی و فرهنگی، تعدد واحدهای صنعتی، دارا بودن مرز ساحلی و بندر‌گاه‌ها و نیز سیر عظیم ساخت و ساز در سالیان اخیر با سرعت در حال تغییر است. تغییر پوشش سرزمین منجر به ایجاد پهروشدگی، سوراخ شدگی، بریدگی، فرورفتگی، سائیدگی و به هم آمیختگی در سیما می‌گردد که هر کدام دارای مفهوم‌های مهم در علم بوم‌شناسی سیمای سرزمین هستند. در مطالعه حاضر پس از تهیه نقشه‌های پوشش سرزمین و استخراج سنجه‌ها در دو سطح کلاس و سیما، از تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA)، جهت انتخاب سنجه‌های مناسب در تحلیل تغییرات سیمای سرزمین شهرستان‌های استان مازندران در خلال سال‌های 1363 و 1389 استفاده شد. در نهایت پنج سنجه شامل، مساحت کلاس (CA)، تعداد لکه (NP)، شاخص بزرگ‌ترین لکه (LPI)، نسبت چولیدگی لبه (PAFRAC) و شاخص تنوع شانون (SHDI) به‌عنوان سنجه‌های بهینه انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از افزایش مساحت در پوشش‌های مسکونی، کشاورزی، مرتع، جاده (به‌ترتیب 7387، 54655، 88986، 4768 هکتار) و افت شدید در جنگل‌های استان (162867 هکتار) بوده، به‌طوری‌که در طول دوره مطالعه میزان سنجه LPI در پوشش جنگلی شهرستان‌های نکا، سواد کوه، ساری و تنکابن به‌ترتیب 5/17، 8/13، 6/8 و 9/4 درصد کاهش یافت و تغییر بستر سیما در رامسر و بهشهر از جنگل به مرتع و کشاورزی دیده شده است. بیشتر تغییرات ناشی از هضم لکه‌های جنگل در میان پوشش‌های انسان ساخت به‌ویژه یک‌پارچه‌سازی اراضی کشاورزی بوده است.
متن کامل [PDF 2516 kb]   (8925 دریافت)    
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: عمومى

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.