دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
چکیده: (10745 مشاهده)
در اکوسیستم جنگلی زاگرس، تغییرات مکانی ویژگیهای خاک و پوشش گیاهی تحت تأثیر مجموعهای از عوامل فیزیکی و زیستی شامل توپوگرافی و عوامل انسانی بوده و الگوی توزیع آنها دارای نوسانات بسیار است. در این پژوهش از زمین آمار و نظریه فرکتال بهمنظور بررسی تغییرات مکانی تاج پوشش درختان و چگالی ظاهری خاک در بخشی از جنگلهای زاگرس در استان کرمانشاه استفاده شد. بررسی ساختار مکانی از طریق محاسبه واریوگرام و بعد فرکتال انجام شد. نتایج نشان دادند که هیچکدام از ویژگیها، خودهمبستگی ندارند که در واقع تایید کننده عدم وجود ساختار مکانی مشخص آنهاست. اگرچه چگالی ظاهری خاک دارای ساختار مکانی متوسط با مدل سقفدار (نمایی) است، اما این ساختار قابلتوجه نیست و با بررسی خودهمبستگی، اثری از همبستگی مکانی دیده نشد. بررسی نحوه پراکنش و رفتار فرکتالی متغیرها نشان داد که نوسانات شدیدی در منطقه وجود دارد و تغییرات مکانی دارای ساختار و نظاممندی مشخصی نیستند و مقدار بعد فرکتالی هردو نیز بالاست. بهطورکلی بهنظر میرسد که بهعلت تخریب و فشار بر اکوسیستم، همبستگی مکانی متغیرها کم شده بهگونهای که مقادیر عددی آنها را میتوان مستقل از یکدیگر درنظر گرفت.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى